این جنگ ماهیت جدیدی دارد و برای مخاطب عام این پدیده مهم تلقی می¬شود
این جنگ ماهیت جدیدی دارد و برای مخاطب عام این پدیده مهم تلقی میشود. این جنگ بازسازی دوباره جهان جنگ سرد است و نگرانی مجدد مردم پس از سه دهه از اتمام جنگ سرد، ناظر بر احیای دوباره شوروی است.دسته بندی بین دولتها، صف آرایی موافقان و مخالفان موضوع جنگ و دسته بندی و یارکشی بین طرفین درگیری، نوعی نگرانی و دغدغه هایی برای مردم جهان ایجاد کرده است.
نکته دیگر این است که برای مدت بسیار طولانی جنگ در اروپا و کشورهای لیبرال دموکراتیک خاتمه پیدا کرده بود. این جنگ آغازکننده مجدد جنگ سرد و صلح مسلح و زمینه ساز اختلافات و درگیری در این قاره شده و اثرات راهبردی این جنگ بر توازن و ترتیبات منطقه ایی غیرقابل انکار است.
در پوشش رسانه ایی شاهد نقش آفرینی تمام عیار شبکه های اجتماعی در حوزه های ملی،فراملی یا منطقه ای هستیم. انتظار نمیرفت رسانه های اجتماعی در این حد نقش آفرینی کنند. در گذشته شاهد بودیم که شبکه های اجتماعی عموما نقش حاشیه ایی داشتند. اما الان خود این رسانه های اجتماعی بخشی از درگیریها و اختلافات شده اند و فقط نقش حاشیه ای ندارند. به تعبیر واشنگتن پست، جنگ اوکراین تنها جنگ به لحاظ میزان دسترسی همگانی و وسیع به اینترنت در طول تاریخ است. این جنگ به لحاظ دسترسی، امکان پیگیری، مشاهده و… بی سابقه ترین رویداد بین مردم بوده است. ما بطور مشخص شاهد رودررویی نظامهای رسانه ایی موسوم به نظام مسلکی و ایدولوژیکی در برابرظامهای رسانه ای لیبرالی خواهیم بود که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارا هستند که در نظریه هنجاری مطرح شده است و همچنین سبب بسترسازی نظامهای رسانه ایی است که علاوه بر محک زدن نقش خودشان، موجب بازسازی مباحث جدید رسانه ایی خواهند شد.
نکته دیگر قابل ملاحظه در بحث رسانه های متعارف،رقابت رسانه های حاکمیتی است که هر کدام وابسته به یک دولت هستند و در بین رسانه ها شاهد شکل گیری و ایجاد کمپینهای رسانه ای نیز هستیم. به طور کلی اگر بخواهیم مقابله رسانه با جنگ را بررسی کنیم، چند رویکرد وجود دارد. اولین مورد رسانه های بی طرف که مدعی بی طرفی هستند و هر انچه رخ می دهد بازتاب می دهند. مدل دیگر رسانه ها مدل پیرو است که در این رسانه ها از سیاست حاکمیتی و دولتی خودشان پیروی میکنند که از این نوع مدل رسانه ها از دو اردوگاه روسیه و دولتهای غربی در جنگ اوکراین شاهد آن هستیم .وجه غالب این نوع رسانه ها پیروی هست. در رسانه های پیشرو که کمتر در بین رسانه های متعارف و جریان اصلی رسانه ایدیده میشود نوعی استقلال،ترقی و پیشرو بودن وجود دارد و ما این موضوع را در رسانه های اجتماعی بیشتر مشاهده میکنیم. البته بیشتر رسانه ها براساس اقتضای بودن شرایط عمل میکنند ولی مدل شبکه های اجتماعی موجب تحول تعامل با جنگ شده و عرصه ای برای نمایش جنگ ایجاد کرده که رسانه های رسمی و حاکمیتی مایل به پخش تصاویر آن نبوده اند.
اما امروزه شاهد هستیم رسانه های اجتماعی و پیام رسانهای موبایلی تصاویر را پخش کرده و حتی در جنگ روسیه اپلیکیشن تیک تاک تصاویر قبل از شروع جنگ پیشروی و نیروهای روسی را بسیار سریع بین مردم به اشتراک گذاردند. نکته بعدی روایت متکثر از جنگ در رسانه های اجتماعی است. افزایش درک و فهم از جنگ که به صورت مفهوم همدلانه از جنگ ایجاد شد. جنگ اوکراین پدیده ای در دوردست است که ظاهرا مرتبط به ما نیست. اما پوشش رسانه ایی جنگ اینجا و رو به روی ماست و جنگ باعث تحول در مخاطبان شده که از حالت منفعلانه به صورت راستی آزما و فعال درآمده اند. قبل از جنگ اوکراین جنگی به این شکل بین دولتها و واحدهای سیاسی نداشته ایم. مخاطبان راستی آزما از پلتفرم جدید بهره میگیرند و کار مرکز سنجش اطلاعات در انگلستان راستی آزمایی تصاویر وفیلمهای جنگی است. حتی خود مخاطبان به توان کشف حقیقت رسیده اند.
در بحث تقابل بین نظامهای رسانه های مسلکی و نظام لیبرال دمکراتیک نباید فراموش کرد که رسانه های روسیه حالت حاکمیتی داشت واین نظام به صورت بالا به پایین و کاملا دستوری و هدایت شده نقدهای علیه خود را نخواهد پذیرفت. رسانه های جدید بخشی از جنگ هستند و دیگر تنها نظاره گر جنگ نیستند بلکه نقش آفرین اند. آنها منشا اثر در جنگ اند و پیرو نظامهای سیاسی نیستند و شانه به شانه با رهبران جنگ در حال حرکتند و ابداعات رسانه ایی در فرآیند جنگ تاثیر میگذارد. دومین موفقیت رسانه های جدید در انگاره سازی و ارائه شخصیت از رهبران جنگ است. دو مدل از رهبران جنگ مشاهده کردیم و رسانه های جدید شخصیت کاریزماتیک از رئیس جمهور اوکراین ارائه کردند در مقابل ارائه شخصیت متعارف از پوتین در رسانه های متعارف و حاکمیتی. در هنگام ورود زلنسکی در شبکه های اجتماعی بسیار مبالغه آمیز یا انتقادی برخورد می شود. او پوشش و لباس رسمی ندارد. در محل جنگ و با مردم است و یکی از موارد شرکت زلنسکی با برنامه زوم بوده است.در هنگام کودتا ترکیه در سال ۲۰۱۶ شاهد بودیم که آقای اردوغان با یک اپلیکشن با مردمش ارتباط پیدا کرد اما با این تفاوت که این رخداد تقابل بین دو شخصیت و دو دولت نبوده است.بحث دیگر ضعف آشکار روایت رسانه های حاکمیتی در مقابل رسانه ها ی اجتماعی بوده است. روایت رسانه ای حاکمیتی تنها بازگو میکند اما در تبیبن، معرفی و اقناع مخاطب برای همراه سازی بین مردم نتوانسته مثل گذشته بر اساس نظریه تزریقی عمل کند که شما بگوببد و همراه سازید. زیرا در مقابل آنها رسانه های اجتماعی تنها با ارائه روایتهای جاری این کار را انجام داده است. از دیگر نکات پوشش رسانه ایی میتوانیم به بحث تقابل اطلاعات غلط در مقابل اطلاعات صحیح اشاره کنیم که در اینجا مجددا بحث سواد رسانه ایی، سواد دیجیتال و … توسط نظریه پردازان مطرح شد. نکته دیگر بازنمایی نژادگرا و انسان گراست. برتربینی نژادی و تاریخی آسیب دیدگان در اوکراین در مقابل افراد شرق و خاورمیانه که واکنش شدید مردم خاورمیانه در پی داشت. مورد دیگر مداخله،مدیریت و نمایش پلتفرمی جنگ که حضور متعدد و تقابل پلتفرمی رسانه های جدید در خط مقدم جنگ را موجب شد و به بستر و مبنای مخالفت با جنگ و حمایت از صلح مبدل شد.بحث پلتفرمی شدن جنگ اوکراین ویژگی بارزی است که در حوزه اطلاع رسانی جنگی به ارائه خدمات فناورانه و نیز تحریم متقابل شرکت های فناوری منجر شد. مانند اینترنت ماهواره ای شرکت اسپیس ایکس در اوکراین و محدود سازی همین نوع فناوریهای در جبهه ی مقابل. جنگ اوکراین باعث کنترل و نظارت بیشتر دولتها بر رسانه های اجتماعی شده و به تقویت نظریه کنشگری آنلاین شده است. در جمع بندی کلی ما شاهد تقابل سازمانها و پلتفرمهای اینترنتی غیر دولتی در مقابل دولتها هستیم و پلتفرم ها و غولهای فناوری در حال مقابله و حتی محدودسازی یکدیگر هستند.
- نویسنده : دکتر بابایی
- منبع خبر : عطنا.
https://panahemardomnews.ir/?p=37598
Wednesday, 8 October , 2025