در پنجمین نشست یک سده پژوهش، فناوری و نوآوری در ایران بررسی شد: نهادهای مولد دانش، نهادهای مولد جهل و مسئله توسعه پایدار تاریخ انتشار: ۱۴۰۲/۰۲/۱۲ به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور پنجمین نشست یک سده پژوهش، فناوری و نوآوری در ایران، با موضوع: «توسعه پایدار» یکشنبه۱۰ اردیبهشت ماه۱۴۰۲ با سخنرانی دکتر […]
[ad_۱]

به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور پنجمین نشست یک سده پژوهش، فناوری و نوآوری در ایران، با موضوع: «توسعه پایدار» یکشنبه۱۰ اردیبهشت ماه۱۴۰۲ با سخنرانی دکتر عبدالامیر نبوی، عضو هیئت علمی گروه مطالعات اجتماعی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزات عتف و دکتر مهدی رفعتیپناه، عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت»، به همت گروه مطالعات نظری علم، فناوری و نوآوری برگزار شد.
در ابتدا دکتر حامد بیکران بهشت مدیرگروه و عضو هیئت علمی گروه مطالعات نظری علم، فناوری و نوآوری و دبیر نشست پس از بیان خیر مقدم ضمن معرفی سخنرانان، مقدمهای را در خصوص این نشست بیان کرد.
دکتر عبدالامیر نبوی در این نشست با بررسی «نهادهای مولد دانش، نهادهای مولد جهل و مسئله توسعه پایدار»، گفت: دانشگاه، به طور معمول، مهمترین نهاد تولید، ترویج و انتقال علم در جهان مدرن دانسته میشود و عملکرد دانشگاه ها هم اغلب بر این اساس سنجیده میشود. همچنین، از منظری دیگر و با تلقی آن به عنوان نهادی اجتماعی و فرهنگی، دانشگاه مرکزی مهم و بی بدیل برای تداوم جامعه پذیری و نیز تلاقی هویت ها و خرده فرهنگها دانسته میشود. وی در ادامه افزود: با این حال، تجربه کشورهای خاورمیانه، ازجمله ایران، نشان میدهد همواره تلاش منسجم و مداومی برای تسخیر تمامی نهادهای آموزشی و بازتعریف وظایف و کارکردهای آنها وجود داشته است، به گونهای که امروزه میتوانیم شاهد تولید، ترویج و انتقال جهل به جای تولید، ترویج و انتقال علم باشیم. فعالیت موسسات و نهادهایی در این زمینه دقیقا همان مساله ای است که محمد ارکون، در نقد خود بر جزم اندیشی حاکم بر جوامع اسلامی، بر آن انگشت تاکید میگذارد. ممکن است در ابتدا به نظر برسد اینگونه فعالیت ها از منظر و زمینه ای سنتی و با هدف حفظ یکدستی جامعه و ارزش های فرهنگی آن برمیخیزد، اما این تلقی نادرست است. عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی ادامه داد: در واقع، تجربه ایران پس از انقلاب بیانگر آن است که نهادهای سنتی نیز دچار روند مشابهی میشوند و روندهای تولید، ترویج و انتقال علم در آنها نیز مورد بازبینی قرار میگیرد. پرسش اصلی بحث حاضر بر چگونگی این رخداد متمرکز است و اینکه چگونه نهادهایی که دست اندرکار علم و دانش هستند یا انتظار میرود چنین باشند، به خانه ای برای جهل و نادانی تبدیل میشوند، تا جایی که خطر شکل گیری – به قول ارکون – «جهل ساختاری و نهادینه شده» پدید می آید؟ پاسخ اولیه پرسش یادشده بر نقش ایدئولوژی، به عنوان آگاهی کاذب که میل به بسط و بازتولید دارد، و حاملان آن متمرکز است. در پرتو نقش آفرینی برتر نهادهای مولد جهل، مسئله توسعه پایدار نیز به برنامه یا سیاستی پایدار تبدیل نخواهد شد.
در ادامه دکتر مهدی رفعتیپناه به بررسی گفتمان توسعه پایدار در ایران پرداخت و گفت: امکان یا امتناع ظهور گفتمان توسعه پایدار در جهان سبب شد تا این گفتمان به عنوان گفتمان مسلط محیط زیستی بتواند توجه جهانیان را به مسأله حفاظت از محیط زیست و لزوم برداشتن گام هایی در سطح بین المللی جلب کند. در ایران نیز از دهه ۱۳۷۰ توجه به توسعه پایدار در بین برنامه ریزان توسعه رواج یافت و این مفهوم توانست در متن قوانین و برنامههای توسعه وارد شود و برنامه ریزی هایی برای دستیابی به توسعه پایدار صورت گیرد. اما به دلیل ماهیت نهادی دولت ایران و تسلط گفتمان عقلگرایی اداری در ایران، گفتمان توسعه پایدار عملاً در سطح کاغذ باقی ماند و هرگز نتوانست به صورت اجرایی درآید. وی افزود: به عبارتی در ایران شاید نتوان از گفتمان توسعه پایدار و امکان وقوعش سخن راند. به همین جهت باید از توسعه متوازن و نامتوازن نام برد. بررسی نتایج برنامههای توسعه نشان میدهد که ماهیت توسعه در ایران به شدت نامتوازن بوده است و همین امر یکی از دلایل عدم دستیابی به اهداف محیط زیستی و بحران محیط زیستی در ایران شده است.
در پایان پس از جمع بندی مطالب و بحث و تبادل نظر، سخنرانان به پرسشهای شرکت کنندگان پاسخ دادند.
[ad_۲]
منبع
Wednesday, 8 October , 2025