پروژه سایت‌موزه باباطاهر در همدان که با شعار احیای هویت تاریخی و جذب گردشگر آغاز شد، اکنون به نمادی از ناهماهنگی مدیریتی و بی‌توجهی به میراث فرهنگی تبدیل شده است. با وجود گذشت ماه‌ها از آغاز کار، این طرح تنها به زمینی خاکی، انبوهی از زباله‌ها و آثار تاریخی رهاشده محدود شده است. درحالی که مسئولان محلی از یکدیگر انتقاد می‌کنند، کارشناسان هشدار می‌دهند ادامه این روند می‌تواند به تخریب بخشی از تاریخ کهن این منطقه منجر شود. این پروژه بلاتکلیف، پرسش‌های جدی درباره ضعف نظارتی و اولویت‌های توسعه‌ای شهرها مطرح کرده است.

یادداشت- شاهین دریمانی:ماجرای سایت‌موزه باباطاهر در همدان، که قرار بود بخشی از چهره نوین فرهنگی شهر را شکل دهد، حالا به مثابه نمادی از شکست در هماهنگی بین دستگاه‌های متولی مدیریت شهری و میراث فرهنگی درآمده است. این پروژه که با تبلیغات گسترده آغاز شد، امروز پس از ماه‌ها، تنها در حد خاکبرداری، زباله، و یک بن‌بست مدیریتی باقی مانده است؛ قربانی خاموش اختلافات نهادی، بی‌توجهی شهروندی و بی‌برنامگی سیاست‌گذاران است.

پروژه‌ای با نام بزرگ، سرنوشت مبهم در سایت‌موزه پیاده‌راه باباطاهر، طرحی بود با هدف تبدیل بخشی از بافت اطراف آرامگاه شاعر بلندآوازه قرن پنجم هجری به یک موزه باز و فضای شهری فرهنگی. کلنگ این پروژه با وعده احیای هویت تاریخی همدان و جذب گردشگر زده شد، اما امروز، چیزی جز زمینی خاکی، باقی‌مانده آثار تاریخی زیر خاک، و زباله‌های رهاشده در محل دیده نمی‌شود.

در حالی که آرامگاه باباطاهر به‌عنوان یکی از نقاط کانونی هویتی همدان شناخته می‌شود، اطراف آن به فضایی متروک تبدیل شده؛ گویی در تقابل میان «توسعه کالبدی» و «حفاظت فرهنگی»، باز هم اولی پیروز شده، هرچند نیمه‌کاره است.

 نقش میراث فرهنگی؛ مسئولیتی سنگین، حضوری کم‌رنگ

اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان همدان، بنا به قانون، مسئول مستقیم حفاظت از آثار تاریخی و نظارت بر پروژه‌هایی است که به بناها یا محوطه‌های باستانی مرتبط‌اند. با این حال، به اذعان برخی منابع محلی، این نهاد یا از ارائه طرح نهایی طفره رفته یا در مواجهه با چالش‌های اجرایی پروژه، منفعل عمل کرده است.

بر اساس ماده ۵۶ قانون حفاظت از آثار ملی (مصوب ۱۳۰۹) و نیز مفاد منشورهای بین‌المللی مانند منشور ونیز (۱۹۶۴)، هرگونه دخل‌وتصرف در آثار تاریخی باید با هماهنگی مستقیم و تصویب مرجع تخصصی باشد؛ اما مشخص نیست تعامل میراث فرهنگی با شهرداری و شورای شهر همدان تا چه میزان بر مبنای این اصول بوده است.

 شهرداری و توسعه‌گرایی بی‌برنامه

در نقطه مقابل، شهرداری همدان نیز که اجرای پروژه را در دست داشته، متهم به بی‌توجهی به حساسیت‌های تاریخی منطقه است. به گفته کارشناسان، بخشی از مشکلات به عدم تخصص فنی در بدنه اجرایی شهرداری بازمی‌گردد. مطالعات باستان‌شناسی و حفاظت‌محور، معمولاً پیش از هرگونه خاک‌برداری یا ساخت‌وساز در چنین مناطق حساسی باید انجام شود؛ اما گویا این مطالعات یا نادیده گرفته شده‌اند، یا جدی گرفته نشده‌اند.

بارندگی‌های زمستان گذشته، طبق گزارش‌های غیررسمی، منجر به شسته‌شدن بخشی از خاک و آسیب به بقایای تاریخی شده است؛ مسأله‌ای که در صورت تداوم، می‌تواند منجر به تخریب کامل ارزش‌های زیرسطحی منطقه شود.

 باران، زباله، و بی‌توجهی: تهدیدهای خاموش میراث

در کنار چالش‌های نهادی، عوامل زیست‌محیطی نیز به‌شدت بر آسیب‌پذیری این پروژه افزوده‌اند. بارش‌های مداوم زمستان گذشته موجب نفوذ آب به لایه‌های باستانی شده و در نبود پوشش محافظتی، ساختار برخی از این لایه‌ها دچار فرسایش شده‌اند. همچنین، رهاسازی زباله توسط برخی شهروندان، که در فضای بدون نگهبانی و کنترل صورت می‌گیرد، چهره‌ای زننده به یکی از مناطق فرهنگی شهر داده است.

از منظر شهرسازی، چنین فضایی در اطراف یک بنای ملی، مغایر با اصول زیبایی‌شناسی شهری و مدیریت محیطی محسوب می‌شود و مستقیماً به افت جایگاه شهر در حوزه گردشگری می‌انجامد.

 میراث شهری و توسعه پایدار: یک پیوند فراموش‌شده

بر اساس مطالعات توسعه پایدار شهری، هرگونه مداخله در بافت تاریخی باید سه‌جانبه باشد: فرهنگی، محیطی و اقتصادی. در پروژه‌هایی مشابه، در کشورهای موفق همچون ایتالیا یا ترکیه، پیاده‌راه‌های تاریخی با مشارکت مردمی، کسب‌وکارهای خرد فرهنگی و پشتیبانی نهادهای دولتی شکل گرفته‌اند. اما در ایران، اغلب پروژه‌های میراثی، میان غیاب مشارکت اجتماعی و نگاه بخشی نهادها گیر می‌افتند.

پروژه سایت‌موزه باباطاهر نیز از این قاعده مستثنا نیست. در شرایطی که سرمایه اجتماعی حول میراث فرهنگی تضعیف شده و برنامه‌ریزی مبتنی بر داده وجود ندارد، نمی‌توان انتظار موفقیت ماندگار داشت.

 نهادهای نظارتی کجای کارند؟

سؤال اساسی این است که نقش نهادهای نظارتی مانند شورای شهر، سازمان بازرسی و نهادهای قضایی چیست؟ طبق قانون ارتقاء سلامت اداری، هرگونه ترک فعل از سوی مسئولان که منجر به خسارت مالی یا فرهنگی شود، قابلیت پیگرد دارد.

در این پرونده، خسارت به آثار باستانی، ترک فعل از سوی متولیان پروژه، بی‌عملی دستگاه نظارت، و عدم مطالبه‌گری رسانه‌های محلی همگی به شکل‌گیری «فروپاشی آرام» یک پروژه ملی کمک کرده‌اند.

 وقتی توسعه، بی‌هویت می‌شود

سایت‌موزه باباطاهر می‌توانست یک پروژه الگو باشد؛ فرصتی برای تلفیق میراث و توسعه، تاریخ و شهرسازی نوین است.

اما اکنون، آنچه باقی مانده زمین رهاشده‌ای‌ست میان منازعات اداری، در سایه بی‌اعتنایی عمومی و در آستانه تخریب نهایی است.

بازیگران اصلی این بحران نه طبیعت، نه مهاجم خارجی، بلکه نهادهایی هستند که باید حافظ این میراث باشند. میراث، فقط گذشته ما نیست؛ سرمایه آینده است. و اگر امروز در همدان، باباطاهر قربانی بی‌برنامگی شده، فردا نوبت کجاست؟/ انتهای پیام