امید ملک زاده ،فعال سیاسی در خصوص انتخابات مجلس یادداشت نوشت

 مشارکت در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نه‌تنها از یازده دوره قبل خود، بلکه از دیگر انتخابات کشور هم کمتر بود. براین‌اساس احتیاج نیست کار تحقیقاتی و پژوهشی کرد باید نگاهی میدانی کرد، نگاهی خیلی ساده، نگاهی که مردم با آن نگاه آشنا هستند، نگاهی مردمی که پای آن نگاه ۴۵ سال ایستاده‌اند .
یک نگاهی که نه اصول‌گرا و نه اصلاح‌طلب در آن جایگاهی ندارد. یک نگاه برابری یک نگاهی که اگر در یک جامعه کمی کسری هست برای تمام جامعه هست. آن نگاه جز نگاه انقلابی نیست مگر این مردم در ۸ سال دفاع مقدس تحریم نبودند، جنگ نداشتند، این مردم همان مردم انقلابی هستند .
اگر چیزی نبود برای همه نبود، اگر بود برای همه بود، رئیس‌جمهورش با موتور رکس در شهر می‌چرخید، رهبرش در جماران در خانه‌ای کوچک زندگی می‌کرد، پس اگر مردم احساس می‌کردند باید رأی بدهند، صف‌های طولانی شکل می‌گرفت، اگر نیازی در جامعه بود همه داشته‌هایشان را وسط می‌گذاشتند. نه اینکه تا بفهمند چیزی قرار است کم بشود، احتکار کنند .
پس این مردم همان مردم هستند، از همان گل خشت. حال چه علتی چه عواملی باعث شد این ملت فاصله بگیرند و با مشارکت کم فقط بخواهند گله‌مندی خودرو نشان بدهند. ولی همین ملت اگر احساس کند، نگاه نااهلی به این مرزبوم افتاده از آن گله‌مندی که مشارکت نکرد تا آن شخصی که مشارکت کرد، در اولین صف قرار می‌گیرند چه‌بسا آن‌های که گله‌مند هستند زودتر از بقیه حاضر می‌شوند پس بی‌تعارف بدون هیچ لاپوشانی باید گفت: تعارض منافع سیاسی، تعارض منافع مدیریتی و آقازادگی علت اصلی این گله‌مندی‌هاست .
فاصله طبقاتی بین رجال سیاسی، مسئولین و مدعیان صف اول و مدعیان سفره انقلاب، یاد جمله معروف شهید مهدی باکری افتادم؛ ای عزیزان بدانید ماندنمان در گرو رفتنمان است.
دعا کنید خداوند شهادت را نصیب شما کند در غیر این صورت زمانی فرامی‌رسد که جنگ تمام می‌شود و رزمندگان امروز سه دسته می‌شوند:
دسته‌ای به مخالفت با گذشته خود بر می‌خیزند و از گذشته خود پشیمان می‌شوند! دسته‌ای راه بی‌تفاوتی را بر می‌گزینند و در زندگی مادی غرق می‌شوند و همه چیز را فراموش می‌کنند و دسته سوم به گذشته خود وفادار می‌مانند و احساس مسئولیت می‌کنند که از شدت مصائب و غصه‌ها دق خواهند کرد .
پس از خدا بخواهید که با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید؛ چون عاقبت دودسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزء دسته سوم ماندن بسیار سخت و دشوار خواهد بود. ……….
بیایید صادقانه این سه دسته را برسی کنیم:
دسته اول؛ همان اصلاح‌طلب‌های افراطی
دسته دوم؛ باز همان اصول‌گرایان افراطی که به دنبال منافع دنیوی شدند
دسته سوم؛ همان دسته‌ای که انقلابی بودند و انقلابی ماندند
و باز هنوز آنهایی هستند که پای این انقلاب، وطن، پرچم ماندند، اگر از شخص من سؤال کنند می‌گویم دسته اول سهم خواه‌های سفره انقلاب بودند، با تغییر روش و ظاهر سهم خود را از سفره انقلاب خواستند و بردند.
دسته دوم که به شکل و ظاهر انقلابی مدتی را طی کردند، دیدن جاماندن از سفره انقلاب با اسم‌های مختلف سیاسی وارد این منجلاب شدند به دنبال سهم‌خواهی از سفره انقلاب؟! باز هم جوانمردی دسته سوم که خون‌دل می‌خورند و در دستگاه مدیریتی دولتی هیچ جایگاهی به آنها ندادند.
تمام مسئولیت‌ها را مدعیان انقلاب مثل غنیمت جنگی بین دودسته تقسیم کردند. در ساله‌ای قبل، همیشه فکر می‌کردم دسته اول و دسته دوم مخالف هم هستند، بهر حال ما شهرستانی هستیم، مدتی که در جمع سیاسیون ارشد کشوری و سران احزاب بودم، به چشم دیدم که این بالا دسته یک و دسته دو باهم دوست رفیق و در گرده‌های (میهمانی) سیاسی هم شرکت می‌کنند و آخر هفته‌ها باهم هستند و این بحث و اختلاف دسته یک و دسته دو برای شهرستانی‌ها هست همان مثال که می‌گویند آب را گل‌آلود کن و ماهی بگیر .
پس علت اصلی مشکلات این ملت احزاب و جریان‌های منافع طلب و تعارض منافع سیاسی است تا دست آن سیاسی نماهای که به دنبال سهم‌خواهی از سفره انقلاب هستند را قطع نکنند آش همان آش کاسه همان کاسه است. در جامعه و مجلس باید هم موافق باشد هم مخالف، اگر همه موافق باشند هیچ‌گونه پیشرفتی در آن جامعه به وجود نمی‌آیید. همانند مجلس یازدهم که مجلسی فهرستی و حزبی و جناحی بود، باید عرض کنم که در اصلاح‌طلب‌ها و اصول‌گرایان بچه‌های انقلابی کم نیست همان دسته سومی‌ها ولی از روش‌های عملکرد مدیران و نوع مدیریت در دولت‌ها اختلاف سلیقه دارند این اشخاص را باید از افراطی‌ها جدا کرد، سخن رو کوتاه کنیم. تنها روشی که می‌توان یک آشتی ملی ایجاد کرد که دست افرادی که سهم خواه و مدعی سفره انقلاب هستند را قطع نکنند و ملت به چشم نبینند که مجلس جهادی و انقلابی شفاف و مجلسی با شفافیت آرا. ایجاد نکنند مشارکت از این هم پایین‌تر می‌آید. پس باید تعارض منافع دلالان سیاسی و مدیران و نمایندگان زیر بلیت جریان‌های سیاسی را ریشه‌کن کرده، و این ملت بچشم ببینند.
تا کمی آرام شوند اگر مجلس هم بتواند مثل قوه قضاییه که اول از بدنه خود جراحی را آغاز کرد و مفسدین را مجازات و معرفی و رسانه‌ای کرد و اعتماد ملی را برای تمام اقشار موافق و مخالف اثبات نمود که اگر کسی از جریان‌های راست و چپ بخواهند لابی کنند. در قوه قضاییه. از عمل خود پشیمان می‌شوند. چرا می‌دانند زمان بزن بروی سفارش فشار لابی‌گری تمام شد، در دولت هم همین‌گونه است بجای اینکه در خانه بخوابند و بعد متوجه گرانی بنزین بشوند خود را خادم ملت دانسته و در کف میدان جهادی کار می‌کند پس این مجلس هم باید مجلس قانونمندتر
شفاف‌تر با ملت برخورد کند اگر غیر این عمل کند باید منتظر مشارکت صفر درصدی بود. مجلس خانه ملت است و نماینده وکیل ملت. نه بلیت دار جریان‌های سیاسی یا سرمایه‌داری. به امید ایران سربلند

  • نویسنده : امید ملک زاده
  • منبع خبر : امید ملک زاده